یک ساعت_فکر راحت

ساخت وبلاگ
هوای امسال چندان سرد نشدهبخاری اتاق رو میذارم رو شعله خیلی کمکه هوای اتاق سردتر بشه بتونم پتو بندازم رو پاهامشبا پرده اتاقو بالا میکشم چایی لاته بن مانو رو که از دیجی کالا سفارش دادم رو برای خودم درست میکنمبوش که میکنم بازم با خودم میگم چقدر من از بوی وانیل خوشم میادشاید واسه همینه خودشو تو سبد خرید من چند وقتی هست جا کردهجدیدا کتابای زیادی رو خوندم تنها حس خوبی که نسبت بخودم دارم همین کتابای خونده شده اسیه بسته بوک مارک جدید خریدم نگاهش که میکنم لبام کش میادهمشون رنگی رنگی بخوام نخوام ناخوداگاهم پر از رنگ و رویاستیکیو برمیدارم و میذارم صفحه اول کتاب جدید که از فردا میخوام شروعش کنمقسمت بعدی سریالمو شروع میکنم بعد از مدت ها دارم سریال میبینمشاید چون خیلی به رویای من نزدیکه…داستان آدمی که تو حومه شهر کتابخونه دارهروایت عشقی تو زمستون و برف باعث میشه وقتی میبینم ذهنم به هیچی فکر نکنهشاید خارج از این اتاق نارنجی مشکلات منتظرم باشنولی خب بمونه برای روزا…ترجیح میدم شب با بوی وانیل مست بشمصبح که هوشیار شدم در اتاقو باز میکنم+ شب نوشت! یک ساعت_فکر راحت...
ما را در سایت یک ساعت_فکر راحت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yadeqadima بازدید : 22 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1402 ساعت: 15:12

روزهای بی تکیه گاهی عجیبی رو میگذرونم حسرت یک زندگی عادی ، یک رابطه عادی حسرت یک ساعت .... +این روزها هم میگذره و روزای عجیب تر میاد، میدونم :) یک ساعت_فکر راحت...
ما را در سایت یک ساعت_فکر راحت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yadeqadima بازدید : 30 تاريخ : دوشنبه 18 دی 1402 ساعت: 21:10

خودم کم غرق شدم مشکلات اطرافیان بیشتر غرقم میکنهحداقل به من ثابت شده هیچ غریق نجاتی حتی نزدیکیمن هم نمیادبه یه تیکه چوب کوچیک وصلمهرلحظه اس که همونم ول کنمخدایا باور کنی یا نکنی دیگه ظرفیت ندارمیجورایی بریده امحتی حوصله و انرژی بهبود اوضاع رو هم ندارمروزای خوبتو حتی یکدونه رو هم نخواستی سهم من بشهدلم خیلی گرفته ، خیلیحداقل بگو چرا هر روز بیشتر منو هل میدی سمت سیاهی...بدونم تاوان کدوم گناه رو دارم پس میدم؟+ پر از فریاد خفه شده... یک ساعت_فکر راحت...
ما را در سایت یک ساعت_فکر راحت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yadeqadima بازدید : 38 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1402 ساعت: 17:00